بیشک جشنواره موسیقی فجر مهمترین رویداد موسیقی کشور محسوب میشود که چهار دهه از عمر آن میگذرد. این جشنواره از اعتبار بالایی برخوردار است و از این رو توانسته بودجه مالی پر و پیمانی به خود اختصاص دهد. بودجهای که هرساله بسیاری خواهان شفافسازی آن و انتشار ریز هزینهکردهای مسئولین جشنواره هستند. حال معاونت هنری وزارت ارشاد، ریز عملکرد مالی جشنواره موسیقی فجر مربوط به سالهای ۹۲،۹۳،۹۴ و ۹۵ را منتشر کرده است که ضمن انتشار آن، به بررسی موضعی-مقایسهای برخی از هزینهکردها میپردازیم.
* اختلاف ۴۰۰ میلیونی دستمزد در دو دوره
در بخش هزینههای موسیقی سنتی در سال ۹۲، ۴ گروه دعوت شدهاند که مبلغ ۱۰۶ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان دریافت کردهاند. هزینه داوری این بخش برای ۷ داور ۲۷ میلیون و ۷۰۰ هزار تومن شده و هزینه جوایز مسابقه نیز برای ۸ گروه بخش مسابقه مبلغ ۲۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومن جایزه تامین شده است.
سال ۹۳ اما تعداد گروههای شرکت کننده در بخش سنتی ذکر نشده لیکن هیأت داوران ۷ نفره مبلغ ۱۷ میلیون تومان و برای ۱۰ نفر نیز ۶۲ میلیون تومان جایزه تامین شده است که اختلاف حدود ۴۵ میلیون تومانی بخش جوایز برای ۱۰ نفر سال ۹۳ با ۲۶ میلیون ۸ نفر سال ۹۲ جای تامل دارد.
در سال ۹۴ اما ۱۳ گروه در بخش سنتی شرکت کرده که مبلغ ۵۱۷ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان به آنها پرداخت شده که اختلاف ۴۰۰ میلیون دستمزد از ۴ گروه سال ۹۲ با ۱۰۶ میلیون تومان تا ۵۱۷ میلیون تومان برای ۱۳ گروه غیرقابل توجیه مینماید. ضمنا هزینه داوری در این سال برای ۳۴ داور ۵۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان بوده است. در بخش جوایز نیز که همچون سالهای قبل بصورت مجرا ذکر نشده، بخشی با عنوان جوایز «باربد» وجود دارد که ۲۴۱ میلیون تومان سهم هزینه جوایز آن بوده است.
* کاهش تعداد داوران از ۳۴ نفر به ۴ نفر
آخرین سال این آمار منتشره سال ۹۵ است که به یکباره نسبت به سال پیشتر خود با اُفتی حدودا ۲۵۰ میلیون تومانی تازه با ۳ گروه اضافهتر مبلغ ۲۱۹ میلیون تومان برای ۱۶ گروه شرکت کننده پرداخت شده است. هزینه داوری این سال برای ۴ داور مبلغ ۸ میلیون تومان بوده که تناسبنداشتن تعداد داورهای این سال نسبت به سال قبل که در این دوره ۴ نفر و در دوره قبل ۳۴ نفر بودهاند جای سوال دارد. هزینه جوایز برای ۱۲ برگزیده ۹۷ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان ذکر شده است که نسبت به سال ۹۲ که برای ۸ گروه ۲۶ میلیون تومان جایزه تعلق گرفته، حال در سال ۹۵ برای ۱۲ نفر مبلغ ۹۷ میلیون دارای عدم تناسب است، حتی اگر تمام نرخ تورم و میزان ارزش ریال را هم در نظر بگیریم.
با این وجود چنانچه بخواهیم همین آمار بخش موسیقی سنتی را با بخش محلی یا نواحی مقایسه کنیم متوجه تفاوت فاحش این دو خواهیم بود. به عنوان مثال سال ۹۲ که بخشی با عنوان موسیقی نواحی در آن ذکر نشده، بخشی با عنوان «سایر گروهها» وجود دارد که چنانچه آن را بخش نواحی قلمداد کنیم با وجود دعوت ۳۸ گروه تنها مبلغ ۲۸ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان به عنوان حقالزحمه به آنها پرداخت شده حال آن که در همان سال در بخش موسیقی سنتی برای ۴ گروه مبلغ ۱۰۶ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان پرداخت شده است و این اختلاف یادآور مزاح برخی خبرنگاران است که میگویند در جشنواره فجر «یک گروه ۶۰ نفره محلی ۲ میلیون میگیرد و یک گروه ۲ نفره سنتی ۶۰ میلیون!»
سال ۹۳ در بخش نواحی ۱۱ گروه دستمزدی معادل ۵۴ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان دریافت کردهاند.
سال ۹۴ تعداد ۱۵ گروه بخش موسیقی نواحی ۷۷ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان حقالزحمه دریافت کردهاند که ریز تفکیک شده این هزینهها مشخص نیست یا حداقل در اختیار ما گذاشته نشده است.
و سال ۹۵، ۱۱ گروه موسیقی نواحی مبلغ ۱۱۷ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان دریافت کردهاند که در مقایسه با دورههای قبلتر و نیز در مقایسه و نه در تشابه با گروههای معروف سنتی، از عدالت بیشتری برخوردار است.
* پرداخت اجاره به سالنهای ارشاد
یکی دیگر از موارد قابل بحث در انتشار عملکرد مالی جشنواره موسیقی فجر بحث اجاره سالنهاست که با اشارهای مختصر به آنها میپردازیم.
سال ۹۲ سالنهای «میلاد»، «ایوان شمس»، «اریکه ایرانیان»، «نیاوران» و «خانه هنرمندان» در اجاره جشنواره موسیقی فجر بوده که مبلغ ۲۱۱ میلیون تومان پرداخت شده است.
این مبلغ در سال بعد یعنی ۹۳ با افزایش بیش از دوبرابری، به مبلغ ۵۳۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسیده که بابت هزینه ۵ سالن «میلاد»، «ایوان شمس»، «ارسباران»، «نیاوران» و «رودکی» بوده است.
در سال ۹۴ نیز با افزایش حدود ۵۰ درصد به رقم ۷۰۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان برای ۴ سالن یعنی یک سالن کمتر برای سالنهای «رودکی»، «سالن میلاد»، «نیاوران» و «برج میلاد» هزینه شده است.
و سال ۹۵ نیز برای اجاره ۴ سالن «تالار وحدت»، «برج آزادی»، «نیاوران» و «ایرانیان» مبلغ ۷۵۷ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان پرداخت شده است. جاییکه ریز بخشهای نوازندگان و جوایز و داوران با تعداد نفرات ذکر شده، اینجا نیز میبایست برای شفافیت بیشتر ارقام هر کدام از سالنها که تعدادشان به ۲۰ سالن هم در مجموع نمیرسد، به تفکیک ذکر میشد.
از دیگر بخشهای قابل بحث که دارای ارقامی غیر مشابه و متفاوت است، بخش هزینه «دبیرخانه» جشنواره فجر است. این دبیرخانه در سال ۹۲ مبلغ ۲۸ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان هزینه داشته که در سال بعد یعنی ۹۳ با افزایش چند برابری با حدود ۴ برابر افزایش به رقم ۱۱۴ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان رسیده است که این میزان تقریبا در سال بعد یعنی ۹۴ هم در همین حدود با اندکی افزایش ۱۲۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان ذکر شده است. و سال ۹۵ که به یکباره این هزینه تقریبا با اُفتی حدودا ۴۰ درصدی به ۷۱ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان کاهش یافته است که دلیلی برای آن افزایشها و این کاهش ذکر نشده است.
* مظلومیت موسیقی نواحی و مقامی
اختلافات فاحشی در این آمار به چشم میخورد که تفسیر آن دشوار است. به عنوان مثال در سال ۹۲ در بخش گروههای «سایر» برای ۳۸ گروه موسیقی مبلغ ۲۸ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان پرداخت شده، یعنی بطور میانگین برای هر گروه کمتر ۷۰۰ هزار تومان و در مقابل در سال ۹۴ یعنی دو سال بعد در بخش موسیقی سنتی برای ۱۳ گروه مبلغ ۵۱۷ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان پرداخت شده که بطور میانگین برای هر گروه چیزی حدود ۴۰ میلیون تومان پرداخت شده است، یعنی هزینهای که برای یک گروه سنتی پرداخت شده حدود ۱۲ میلیون تومان بیشتر از کل پرداختی برای ۳۴ گروه بخش «سایر» بوده است.
چه گروههایی که چند صد کیلومتر از شهرستان آمده و خود را به جشنواره فجر رساندند و با دستمزد ۷۰۰ هزار تومانی برای تمام اعضای گروه بازگشتند و گروههایی که تنها با دو نفر نوازنده از تهران دستمزدهای چند ده میلیون تومانی دریافت کردند و استدلال خیلیها این بود که اینها هنرمندان سرشناسی هستند و فلان گروه محلی را کسی نمیشناسد. و آیا این سوال پیش نمیآید که زمانیکه در جشنوارهای تخصصی همچون فجر که قدر موزیسین محلی و مقامی را که حافظ میراث منطقه خود بوده و سالیان سال برای آن موسیقی زحمت کشیده، دانسته نمیشود، چطور انتظار میرود از جوانان انتظار داشت به موسیقی و فرهنگ خود بیشتر روی آورده و آن را ارج نهند؟ مادامی که دستاندرکاران خود کوچکترین ارزشی برای این قشر قائل نیستند! قشری که بواسطه زندگی در شهرستانهای دور افتاده از کمترین درآمد موسیقی و رونق برخوردار هستند و تمام سال را لحظهشماری میکنند تا در اینچنین رویدادی هم هنر خود را نشان دهند و هم به حقالزحمهای برسند.
به هر روی به نوعی انتشار اینگونه ریز هزینهکردها که شفافیت و ریز تمام بخشها مشخص نشده کوچکترین مجالی برای شفافسازی واقعی به دست نمیدهد و قدرت تحلیل و انعطاف بررسی اینچنین آماری را به شدت پایین میآورد. بیشک هزینههای سالهای بعد از ۹۵ تغییر خواهد کرد و با پررنگ شدن بخش «فستیوالی» جشنواره و به نوعی بیرون آمدن از بخش گروههای رقابتی، آیتمهای و کارکترهای آن نیز به پیرو آن تغییر خواهد کرد.
ارسال نظر